
حلقه حکمرانی علوم اجتماعی با ورود به عرصه عمل و ارتباط با معاونت پژوهشی دانشگاه امام صادق علیهالسلام در قالب پروژه «دانش پژوهی پژوهشگاه» ضمن اینکه در صدد راهبری راهاندازی دانشگاه در عمل است، به فکر دستاوردهای نظری و تمرین برخی از یافته ها نیز میباشد.
ضرورت اثرگذاری بیرونی از یک سو و کیفیت بالای یادگیری در عمل از سوی دیگر ما را در حلقه حکمرانی علوم اجتماعی بر آن داشت که وارد تعامل با معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه امام صادق علیهالسلام بشویم. پس از ساعتها رفت و برگشت و ارائه پیشنهادهای مختلف، پروژه «راهبری راهاندازی پژوهشگاه در دل دانشگاه» به عنوان یکی از مهمترین مسائل معاونت، مورد توافق قرار گرفت.
یکی از تنگناهای اساسی در برقراری ارتباط بین مجموعههای اندیشهای و کارگزاران عملی، طراحی نحوه مداخله و ارتباط است چراکه هر کدام از آن دو رسالت و مأموریت خاصی برای خودش قائل است. این تنگنا ممکن است گاهی به طور کلی موجب عدم ارتباط شده و گاهی هم موجب استحاله یکی در دیگری میشود که هر دو مطرود است. مجموعههای اندیشهای برای کسب فهم بیشتر و دقیقتر، آزمون یافتهها، تأمین مالی و … ناگزیر از ارتباط بیرونی هستند و ممکن است به دلیل فقدان طرحی مناسب برای این ارتباط، به طور کامل هضم بشوند و مأموریت اندیشهای خود را از دست بدهند و به تعبیری دیگر به یکی از همان کارگزاران عملی تبدیل بشوند یا بالعکس ممکن است کارگزاران عملی، عرصه عملیات را رها کرده و مشغول امور اندیشهای گردند (که البته این مورد به ندرت اتفاق میافتد). لذا وجود طرحی مناسب برای برقراری ارتباط ضروری است. طرحی که از یک سو آوردههای اندیشهای را تضمین میکند و از سویی دیگر خواستهها و انتظارات بیرونی را تأمین میکند. به تعبیری دیگر طرحی که شکاف نظر و عمل و ارتباط این دو حوزه را پر میکند. چنین طرحی واقعاً وجود دارد؟ گفتند یافت می نشود جستهایم ما، گفت آنکه یافت می نشود آنم آرزوست!
حلقه حکمرانی علوم اجتماعی نیز مثل همه مجموعههای اندیشهای دیگر این تنگنای ارتباط با کارگزاران عملی را پیش روی خودش احساس کرد. بحثها و جستجوهای فراوانی حول این سؤال شکل گرفت. از یک سو حلقه را دارای یک مأموریت اندیشهای و نظری مهم، نوین و در عین حال مغفول میدیدیم و خود را مأمور بسط و ترویج آن حوزه اندیشهای نوین میدانستیم و از سویی دیگر ارتباط با معاونت پژوهشب و فناوری و عرصه عملیات، حلقه را متحمل برخی امور عملی و اجرایی میکرد که علیالظاهر آن را از مأموریت نظری و تولیدات علمی دور میکرد. مثلاً حلقه حکمرانی علوم اجتماعی صرفاً به دنبال گرفتن ماهی (یا همان حل مسئله بیرونی) نیست بلکه علاوه بر آن به دنبال تدوین، تعلیم و ترویج ماهیگیری (یا همان تربیت نیرو و جریان سازی) هم است. البته علم اجمالی به این داشتیم که تولیدات نظری باید معطوف به عمل باشند ولی با توجه به رویکردهای علمی رایج، امور عملی و کار اجرایی را دور از امور اندیشهای و پژوهشی مییافتیم. هر کدام از آنها اقتضائات منحصر به فردی دارند.
با این سؤال شروع به جستجو کردیم که: ارتباط بین نظر و عمل یا به عبارت دیگر ارتباط بین مجموعه های علمی و کارگزاران عملی چگونه و با چه طرحی ممکن است که هر دو بتوانند تا حدود زیادی به خواسته های خود برسند؟ پس از جستجوها به یک حوزه مغفول به نام «دانش پژوهی مشارکت جویانه[۱]» دست یافتیم. از طریق کتاب «روش شناسی نظریه پردازی: بر مبنای پژوهش مشارکت جویانه در علوم اجتماعی» نوشته آندرو ون دی وِن و ترجمه دکتر حسن دانایی فرد با این موضوع آشنا شدیم. دغدغه اصلی این کتاب پر کردن شکاف بین نظر و عمل یا به عبارت دیگر شکاف بین مجموعه های علمی و کارگزاران عملی است. دقیقا همان سؤالی که پیش روی ما و احتمالا بسیاری از مجموعه های علمی دیگر قرار دارد (ولی ممکن است تا به حال به آن خودآگاه نشده باشند).
موضوع دانش پژوهی مشارکت جویانه می تواند الگویی برای مأموریت مجموعه های اندیشکده ای ایران در ارتباط با کارگزاران عملی باشد. این حوزه می تواند مسیر و روش های جدیدی از پژوهش را به ارمغان بیاورد که عرصه نظر و عمل را به صورت نظام مند به هم گره بزند و یک بازی بُرد-بُرد طراحی کند. بکارگیری پژوهش های مشارکت جویانه، از سویی می تواند گام بلندی در تولید دانش بومی باشد و از سویی دیگر مسائل داخلی را با بهره گیری از مایه های اندیشه داخلی و نه تقلیدهای کورکورانه یا جفت و جور کردن های زودگذر حل کند.
بنابراین حلقه حکمرانی علوم اجتماعی با ورود به عرصه عمل و ارتباط با معاونت پژوهشی دانشگاه امام صادق علیه السلام در قالب پروژه «دانش پژوهی پژوهشگاه» ضمن اینکه در صدد راهبری راه اندازی دانشگاه در عمل است، به فکر دستاوردهای نظری و تمرین برخی از یافته ها نیز می باشد.
[۱] Engaged scholarship