
…خدا را شکر مسئله تحول علوم انسانی، تولید علم و نهضت نرمافزاری مورد توجه خیلیها قرار گرفته است ولی هیچگاه شاهد بررسی چگونگی این تحول و تولید علم از حیث ابزارها و سازوکارها و ساختارها نبودیم…
…خدا را شکر مسئله تحول علوم انسانی، تولید علم و نهضت نرمافزاری مورد توجه خیلیها قرار گرفته است ولی اینکه هیچگاه شاهد بررسی چگونگی این تحول و تولید علم از حیث ابزارها و سازوکارها و ساختارها نبودیم و بیشتر شاهد صاحبنظرانی بودیم که در این حوزه-رشته خودشان فکر میکردند و مینوشتند و نهایتاً دورههای آموزشی یا همایش راه میانداختند.
تحول علوم انسانی همیشه به عنوان یک جعبه سیاه بوده است و کسی آن را نشکافته است که قدم به قدم رسیدن به آن را از طریق سازوکارها و تشکیلات و بنای علمی سامان دهد. مثلا کمتر کسی به این مسئله پرداخته است که چگونه پول را به پژوهشگر بدهیم تا تحول علوم انسانی رخ دهد؟ بنای دانشگاه ما و چینش روابط بین عالمان چه اثری روی تحول علمی دارد و چگونه باید باشد؟ یا این سؤال که قراردادهای پژوهشی در علوم انسانی چه تغییری باید بکنند تا علوم انسانی متحول شود؟ یا این سؤال که دانش در اختیار پژوهشگران علوم انسانی و میزان دسترسی آنها به منابع دانشی چگونه میتواند تولید علم جدید را تحت تأثیر قرار دهد؟ شیوههای ارتقاء و ارزشیابیهای علم و عالمان علوم انسانی با چه سازوکاری میتواند تحول را رقم بزند؟
شاید بتوان پاسخ به این سؤالات را در مفهوم حکمرانی علوم اجتماعی پیدا کرد. امّا حکمرانی علوم اجتماعی چیست؟ کلیپ ذیل روایتی از چیستی «حکمرانی علوم اجتماعی» است…